توضیحی کوتاه:
این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. تغییر قانون، صدور نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه و … می توانند در آینده مکمّل و متمّم این نوشته باشند.
اموال به اقسام زیر منقسم می شود:
- اموال مادی و اموال غیر مادی
تقسیم مزبور را قانون مدنی فرانسه بیان نموده و آن از حقوق رومی اقتباس شده است.
اموال مادی اموالی هستند که می توان آنها را لمس نمود مانند میز، صندلی، خانه.
اموال غیر مادی اموالی هستند که وجود مادی در خارج ندارند، ولی جامعه وجود آن را اعتبار نموده و قانون هم آن را به رسمیت شناخته است، مانند حق تالیف، حق تصنیف و حق اختراع.
حقوقدانها دایره اموال غیر مادی را توسعه داده و هر نوع حق مالی را از افراد آن دانسته اند.
بنابراین کلیه حقوق عینی (غیر از حق مالکیت) مانند حق ارتفاق، حق انتفاع و همچنین حق دینی (طلب) از اموال غیر مادی به شمار می روند. چنانکه از تعریف بالا معلوم گردید اموال اشیایی هستند که دارای ارزش مبادله باشند و هرگاه دارای ارزش مزبور نباشند، مانند هوا یا روشنایی روز، از اموال به شمار نمی روند. بنابراین مالیت اشیاء بسته به وضعیت اقتصادی آنهاست اگر چه دارای مالکی هم نباشند. نداشتن مالک در اموال مادی امکان پذیر است مانند مباحات (اراضی موات و مروارید در دریا) ولی در اموال غیر مادی مانند حق عینی (غیر از مالکیت) چون تصور حق، بدون تصوّر صاحب حق ممکن نیست مادام که بدون صاحب باشد در ردیف اموال به شمار نمی آید همچنین است در مورد حق دینی، که بدون وجود داین که صاحب حق می باشد و مدیون که مکلف به انجام تعهد است حق دینی متصور نیست.
بعضی از حقوق دان های فرانسه بر آن هستند که اشیاء اگر چه به خودی خود قابلیت داد و ستد داشته باشند اموال نامیده نمی شوند بلکه باید موضوع حق قرار گیرند تا اموال بر آنها صدق کند، خواه مستقیم مانند حقوق عینی خواه غیر مستقیم مانند حقوق دینی که موجب به دست آوردن حقوق عینی می شوند.
حق مالکیت چون کامل ترین حق عینی است و تمامی منافع اقتصادی مال را در بر دارد با موضوع خود که ملک باشد در عرف یکی شناخته می شود به طوری که مالک اسب و خانه می گوید: اسب من، خانه من، به جای اینکه بگوید من دارای حق مالکیت بر اسب و خانه هستم و به این جهت حقوقدان های رومی و همچنین حقوقدان های جدید در تقسیم مال حق مالکیت را در ردیف اموال غیر مادی به شمار نیاورده اند با آنکه حق مالکیت از اموال غیر مادی است ولی حقوق عینی دیگر مانند حق انتفاع و حق ارتفاق که شامل تمامی منافع اقتصادی مال مورد حق نمی شود در نظر عرف با مال مورد حق یکی شناخته نشده و اشتباه نمی گردد، مثلا صاحب حق ارتفاق در خانه نمی گوید خانه من، بلکه می گوید: من در فلان خانه حق ارتفاق دارم و همچنین است حق دینی، یعنی در نظر عرف با مال مورد آن که در صورت ایفاء تعهد بعداً حاصل می شود یکی شناخته نشده است.
تقسیم اموال به مادی و غیر مادی اکنون دارای اثر عملی نیست و دین جهت قانون مدنی ایران از آن نامی برده است ولی بالعکس در حقوق رومی که اموال مادی فقط قابلیت تصرف را داشته و به وسیله قبض و اقباض قابل تملک بوده، تقسیم اموال به مادی و غیر مادی به عمل آمده است.
- اموال مِثلی و قِیمی
قانون مدنی در موارد عدیده مخصوصا در مبحث غصب و تسبیب و اتلاف دو اصطلاح را تعریف نموده و می گوید: «مثلی که در این قانون ذکر شده عبارت از مالی است که اشباه و نظائر آن نوعا زیاد و شایع باشد، مانند حبوبات و نحو آن و قِیمی مقابل آن است و مع ذلک تشخیص این معنی با عرف می باشد.
تقسیمات فرعی دیگری نیز در قانون مدنی مشاهده می شود مانند: اعیان و منافع.
اموالی که با انتفاع از آن عین باقی می ماند و اموالی که با انتفاع از آن عین باقی نمی ماند که دانستن معنای هریک لازم است.
- اعیان و منافع
اعیان:
اعیان اموال مادی است که در خارج موجود می باشد و به وسیله حس لامسه می توان آنها را لمس نمود مانند خانه و باغ و امثال آن.
منافع:
آن چیزی است که از اعیان استفاده و به تدریج حاصل می گردد و مستقیما قابل لمس نمی باشد اگرچه ممکن است در مواردی به صورت اَعیان درآید مانند: نِمائات و ثمره و نِتاج حیوانات.
- اموالی که با انتفاع از آن عین باقی می ماند و اموالی که با انتفاع از آن عین باقی نمی ماند.
اموالی که با انتفاع از آن عین باقی می ماند اموالی هستند که استفاده از آن به نابود شدن آن نمی باشد و لو آنکه به تدریج در اثر استعمال و انتفاع کهنه شده و از انتفاع بیفتد مانند گل، کفش، لباس و امثال آن.
اموالی که با انتفاع از آن عین باقی نمی ماند اموالی هستند که استفاده از آن به نابود نمودن آن است، مانند خوراکی ها و آشامیدنی ها که استفاده از آنها خوردن و آشامیدن آنهاست و هر گاه استفاده دیگری از آنها بشود بدون آنکه نابود گردد چنانکه در پشت شیشه برای جلب توجه عابرین بگذارند از دسته اخیر خارج نمی شود، زیرا منظور از انتفاع، انتفاع متعارف است نه آنکه به طرز نادر مورد استفاده قرار گیرد. تقسیم مزبور در مورد اجاره، عاریه و حق انتفاع به کار می رود، زیرا فقط اموالی را می توان مورد اجاره و عاریه و حق انتفاع قرارداد که با انتفاع از آن، عین باقی بماند و الّا اجاره و عاریه و حق انتفاع آن باطل است.
- اموال منقول اشیایی هستند که نَقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد و بالعکس اموال غیر منقول اشیایی هستند که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود. این تقسیم در قوانین بعض ملل قدیمه دیده می شود، ولی چون اثر مهم عملی نداشته مورد توجه قوانین قدیمه دیگر قرار نگرفته است.
قانون مدنی ایران پیروی از قانون مدنی فرانسه نموده و بین اموال منقول و غیر منقول فرق گذارده و اموال را به منقول و غیرمنقول تقسیم کرده و با تغییرات کمی، مواد قانونی مدنی فرانسه را ترجمه نموده است.
دکتر حسن امامی/جلد اول حقوق مدنی/ص ۳۸