در این مطلب در مرود اوصاف ذاتی وصیت صحبت میکنم
اوصاف ذاتی وصیت

با مطالعه قانون مدنی به نظر می رسد این قانون برای وصیت سه وصف مهم و ذاتی در نظر گرفته است که ذیلاً به شرح این اوصاف می پردازیم.

  1. معلّق بودن وصیت به فوت:

رکن رکین و اصلی وصّیت این است که برای زمان بعد از فوت شخص تنظیم می شود. به عبارتی این ویژگی و مشخصّه وصیت چنان حیاتی و پایه ای محسوب می شود که اگر عملی فاقد این ویژگی باشد اصولاً نمی توان آن را وصیت دانست، بلکه باید در سایر مباحث حقوقی و قانونی، عنوان و نامی برای آن جستجو کرد.

نکته دیگر این که درست است که تعلیق وصف ذاتی وجوهری وصیت محسوب می شود، اما علاوه بر آن می توان وصیت را به شرایط دیگری نیز معلّق نمود. به عنوان مثال وصیت کننده می تواند به نحو معلّق وصیت کند که اگر فرزندش در کنکور قبول شود مقداری از ترکه به او تعلق داشته باشد، که تعلق سهمی از ترکه به او منوط و معلّق به قبولی او در کنکور خواهد بود واین تعلیق با تعلیق اصلی وصیت که جوهر وصیت محسوب می شود قابل جمع است.

همچنین باید دانست که معلّق بودن به فوت، اعمّ است از فوت حقیقی و فوت فرضیِ وصیت کننده. بنابراین اگر شرایط صدور حکم موت فرضی برابر ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی تحقق یابد و دادگاه رأی به موت فرضی شخصی بدهد شرایط تملیکِ «موصی به» فراهم شده است و نباید پنداشت که وصیت صرفاً معلق به موت حقیقی است.

ماده ۱۰۲۳ قانون مدنی:

«در مورد مواد ۱۰۲۰ و ۱۰۲۱ و ۱۰۲۲ محکمه وقتی می‌تواند حکم موت فرضی غایب را صادر نماید که در یکی از جراید محل و یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار تهران اعلانی در سه دفعه‌ی متوالی هر کدام به فاصله یک ماه منتشر کرده و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند دعوت نماید که اگر خبر دارند به اطلاع محکمه برسانند. هر گاه یک سال از تاریخ اولین اعلان بگذرد و حیات غایب ثابت نشود حکم موت فرضی او داده می‌شود.»

البته بدیهی است که اگر پس از صدور حکم و تقسیم اموال به موصی له، مشخص شود که حکم موت فرضی اشتباه بوده و در واقع شخص هنوز زنده است باید برابر ماده ۱۰۲۷ قانون مدنی عمل شود.

ماده ۱۰۲۷ قانون مدنی:

«بعد از صدور حکم فوت فرضی نیز اگر غایب پیدا شود کسانی که اموال او را به عنوان وراثت تصرف کرده‌اند باید آن چه را که از اعیان یا عِوض و یا منافع اموال مزبور حین پیدا شدن غایب موجود می‌باشد مسترد دارند»

  1. مجّانی بودن تملیک در وصیت

یکی دیگر از اوصاف ذاتی وصیت این است که تملیکی که به واسطه وصّیت انجام می شود باید رایگان و بلاعوض باشد. به عبارتی وصیت نمی تواند در برابر عوض قرار گیرد به صورت یک معامله معوّض واقع شود. بلکه مجّانی بودن رکن دیگری از این ماهیت حقوقی است.

به عنوان مثال اگر شخصی خانه اش را به دیگری برای بعد از فوت خود بفروشد این عمل وصیت محسوب نمی شود و اگر هم وصیت کننده نام وصیت بر آن بگذارد به واسطه این که یکی از ارکان وصیت که رایگان بودن تملیک است در آن رعایت نشده آن وصیت باطل است.

اما با همه این حرف ها از دو راه می توان از طریق وصیت هم به عِوَض دست یافت.

الف: در مواردی ممکن است وصیت تملیکی را با شرط عوض همراه کرد. درست شبیه همان حالتی که در عقد هبه که یک عقد مجانی است می توان شرط عوض قرار داد.

چرا که مطابق ماده  ۸۰۱  قانون مدنی هبه با شرط عوض هم جایز  است:

 

«هبه ممکن است معوّض باشد و بنابراین واهب می‌تواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً به جا آورد»

دراین حالت باید توجه داشت که شرط عوض یک حالت فرعی و تبعی نسبت به عقد دارد ودر برابر تملیک مال قرار نمی گیرد. به عبارتی در این حالت، هبه ترکیبی از دو تملیک رایگان محسوب می شود. یک تملیک  از طرف واهب به متّهب که رایگان است و تملیک رایگان دیگری از طرف متّهب به واهب که این تملیک هم رایگان است واین ترکیب با مجانی بودن عقد هبه هم منافات ندارد.

ب: روش دیگر هم این  است که وصیت کننده به جای وصیت تملیکی، وصیتِ به تملیک کند. یعنی دستور دهد اموال او را بفروشند یا اجاره دهند. در این حالت تملیک معوّض با وصیت انجام نمی شود، بلکه سبب تملیک، آن عقدی است که ورّاث به منظور اجرای دستورات مُوصی منعقد می کنند.

  1. قابلیت رجوع از وصیّت

سومین وصف اساسی وصیت قابل رجوع بودن آن است. این مطلب در قانون مدنی تصریح شده است.

در این قسمت در مورد قابلیت رجوع از وصیّت صحبت شده
قابلیت رجوع از وصیّت

قانون گذار درماده ۸۲۹  قانون مدنی مقرر کرده است:

«قبول موصی له قبل از فوت موصی موثر نیست و موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صوتی که موصی له، موصی به را قبض کرده باشد.»

همچنین درماده ۸۳۸ به صراحت مقرر شده است:

«موصی می تواند ازوصیت خود رجوع کند»

در واقع این مواد با فلسفه اصلی وصیت نیز سازگار هستند که هدف آن اجرای آخرین توصیه ها ودرخواست های وصیت کننده است و او حق دارد که تا آخرین لحظات زندگی، منویّات خود را به نحوی که مایل است انشاء کند. پس یکی از ارکان اساسی وصیت قابل رجوع بودن وصیت است و این قابل رجوع بودن به نحو مطلق قابل اجراست. به این معنی که حتی اگر مُوصی در ضمن قرارداد یا  موضوعات تعهد آور دیگری از این قبیل، تعهد کند که از وصیت خود رجوع نخواهد کرد، باز هم وصیت قابل رجوع است و آن قرارداد در این قسمت نافذ نبوده وتعهدات موصی  هم الزام آور نیست.

۵/۵ - (۱ امتیاز)

2 دیدگاه‌ها

  1. سلام
    ببخشید اگر کسی بخواد تمام اموالش را وصیت بکنه تا بچه ها ش ارث نبرن باید چه کا ر کنه؟ بچه های من خیلی نا خلفن جناب وکیل

    • سلام دوست عزیز
      متاسفانه بر خلاف آنچه شهرت پیدا کرده هیچ کس نمی تونه ورثه خودش را ارث محروم کنه و اصولا «محروم کردن از ارث» در قانون ما معنایی نداره. حتی اگر وراث هم قبول کنند باز این توافق اعتباری نداره. خلاصه اینکه نمی شه وراث را به هیچ وجه از ارث محروم کرد. اگر تمام اموال را وصیت کنید تا یک سوم اون قابل قبوله ولی در مورد دو سوم باقی مونده ورثه می تونند به وصیت عمل نکنند.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید
این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.