توضیحی کوتاه:
این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. تغییر قانون، صدور نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه و … می توانند در آینده مکمّل و متمّم این نوشته باشند.
ماده ۴۸۱
در موارد زير داوري از بين ميرود:
۱ – با تراضي كتبي طرفين دعوا.
۲ – با فوت يا حجر يكي از طرفين دعوا.
سلام بین مفهوم از بین رفتن داوری با از بین رفتن رأی داوری باید تفکیک قائل شد. به نظر من چنانچه رأی داوری صادر شده باشد فوت یکی از طرفین تاثیری در روند قانونی داوری ندارد. ولی اگر قبل از صدور رای داوری یکی از طرفین فوت کند، با وضعیتی مشابه زمان فوت یکی از طرفین در دعوی مطرح شده در دادگاه مواجه خواهیم شد. با این تفاوت که چون دادگستری مرجع رسمی تظلمات است. دعوی باطل نمی شود و رسیدگی های صورت گرفته از اعتبار ساقط نخواهد شد. ولی داوری چون خلاف اصل رسیدگی به اختلافات در محاکم قضایی بوده و اعتبار آن وابسته به توافق طرفین اختلاف است و با حلول موت به نظر قانون گزار ما توافق بر حل اختلاف با داوری منفسخ گردیده و به وراث یا قائم مقام قانونی طرفین انتقال نخواهد یافت. زیرا نوعی تحمیل مسوولیت به آنان خلاف میل ایشان محسوب میشود. خلاف قوانین آمره حاکم بر شیوه دادرسی که اشخاص را ناخواسته ملتزم به خود می سازند، توافق مورثان را حتی الامکان باید به نحوی تفسیر کرد که آزادی اراده وراث را محدود نسازد.
ولی آیا نیاز هست که وراث موافقت خود را با توافق داوری مورث اعلام کنند؟ یا صرف عدم اظهار مخالفت موجب استصحاب بقای داوری خواهد بود ؟
از فحوای بیان قانون گزار چنین مستفاد میشود که سکوت وراث طرف متوفی یا اظهار مخالفت ایشان با داوری هیچکدام تاثیری بر نتیجه قهری فوت یکی از طرفین در انحلال داوری ندارد.
چون فوت حداعلای قضیه بوده ما ذکری در بیان قضیه از حجر ننمودیم.
در این زمینه مطالب زیادی میتوان نگاشت که فعلا برای جلب نظرات حقوقی موافق و ترجیحاً مخالف به این مقدار اکتفا شد.
سلام
ممنون از توضیحات دقیق و مفیدی که ارائه فرمودید. بسیار قابل توجه و عالی بود.