مجموعه قوانین ◄ قانون مدنی ◄جلد اول – در اموال ◄کتاب دوم – در اسباب تملک ◄قسمت دوم – در عقود و معاملات و الزامات ◄باب سوم – در عقود معینه مختلفه ◄ فصل چهاردهم – در ضمان عقدی ◄ مبحث اول – در کلیات ضمان عقدی
مبحث اول – در کلیات ضمان عقدی
عقد ضمان عبارت است از این که شخصی مالی را که بر ذمّه دیگری است به عهده بگیرد.
متعهد را ضامن، طرف دیگر را مضمونله و شخص ثالث را مضمونعنه یا مدیون اصلی می گویند.
در ضمان رضای مدیون اصلی شرط نیست.
ضامن باید برای معامله اهلیّت داشته باشد.
ضامن شدن از محجور و میّت صحیح است.
ممکن است از ضامن ضمانت کرد.
هر گاه چند نفر ضامن شخصی شوند ضمانت هر کدام که مضمونله قبول کند صحیح است.
در ضمان شرط نیست که ضامن مال دار باشد لیکن اگر مضمونله در وقت ضمان به عدم تمکّن ضامن جاهل بوده باشد می تواند عقد ضمان را فسخ کند ولی اگر ضامن بعد از عقد غیر مَلیء شود مضمونله خیاری نخواهد داشت.
ضمان دینی که هنوز سبب آن ایجاد نشده است، باطل است.
در دین حال ممکن است ضامن برای تأدیه آن اجلی معین کند و هم چنین می تواند در دین مؤجل تعهّد پرداخت فوری آن را بنماید.
مضمونله می تواند در عقد ضمان از ضامن مطالبه رهن کند اگر چه دین اصلی رهنی نباشد.
علم ضامن به مقدار و اوصاف و شرایط دینی که ضمانت آن را می نماید شرط نیست بنابراین اگر کسی ضامن دین شخص بشود بدون این که بداند آن دین چه مقدار است ضمان صحیح است لیکن ضمانت یکی از چند دین به نحو تردید باطل است.
معرف تفصیلی ضامن به شخص مضمونله یا مضمون عنه لازم نیست.
هر دینی را ممکن است ضمانت نمود اگر چه شرط فسخی در آن موجود باشد.
ضمان عهده از مشتری یا بایع نسبت به درک مبیع یا ثمن در صورت مستحقللغیر در آمدن آن جایز است.
منبع: روزنامه رسمی جمهوری اسلامی