در این مطلب به نبرد قضایی پرداخته ایم
نبرد قضایی

توضیحی کوتاه:

این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. تغییر قانون، صدور نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه و … می توانند در آینده مکمّل و متمّم این نوشته باشند.

تشبیه دعوای حقوقی یا کیفری به جنگ اگر در وهله اول عجیب و غیر عادی باشد اما در تحلیل نهایی کاملا بجا و درست است.

در عملیات نظامی شرط پیروزی: گرد آوری اطلاعات، توجه به تدارکات، پیش بینی وضعیت آتی، هماهنگی نیروها، مداومت کار و بالاخره شجاعت و جسارت است. در کنار همه این ها توجه به جزییات از جوراب و پوتین نفرات پیاده و کوله پشتی و جیره انفرادی آنها تا شناسایی جنسِ خاکِ مسیرهایی که توپخانه و ادوات زرهی باید از آنها عبور کنند لازم است.

در دعوای حقوقی نیز اعم از کیفری یا مدنی قضیه دقیقا همین گونه است. شاید این حالت در تمام برخوردهایی که بین انسان ها رخ می دهد و سرانجام فقط یک طرف از آن موفق بیرون می آید صادق، قابل تطبیق و تشخیص باشد.

در نظر گرفتن یک دعوای حقوقی به عنوان عملیاتی نظامی خواصی چند دارد:

  1. قضیّه از ابتدا جدّی تلقی می شود. وکالت ظاهرا کاری آزاد است اما واقعیت این است که وکیل فقط «خیال می کند» کار آزاد دارد.

وضعیت او در کار حقوقی درست شبیه فردی نظامی است که اگر در میدان نبرد، ستاد و اتاق جنگ ، پادگان و یا وقتی که مثلا در حال آماده باش باشد، سلاحش را پاک و اطلاعات جمع کند.

وکلای حرفه ای که کار خود را جدی می گیرند معنی این گفته ها را خوب لمس و درک می کنند و شما وکیل جوان هم اگر کارتان را جدّی تلقی کنید خیلی زود متوجه مفهوم عرایض بنده خواهیدشد و اگر در کار وکالت جدّی نباشید در کوتاه مدت احساس خواهید کرد که «وکیل حرفه ای» نیستید و در میان مدت دیگر اصلا وکیل نخواهید بود اگر چه پروانه ای که مرتب تمدید شده در جیب داشته باشید.

  1. وکیل خود را به انجام اموری به طور منظم و مرتب مکلف می بیند و این اقدامات را در مورد همه پرونده ها انجام می دهد. در نتیجه انجام این موارد به اصطلاح برای او «ملکه» و یا در اصطلاح نظامی «روش جاری» می شود. به طوری که جز آن نمی تواند بکند.
  2. نتیجه جدی و منظم بودن در کار این است که :

الف: مراجع قضایی خیلی زود متوجه می شوند که کار وکیلی از این نوع به اصطلاح «وِل» نیست و جدی تلقی نکردن آن می تواند تبعات قانونی داشته باشد.

ب: وکیل برای هر واقعه محتمل آمادگی دارد و هیچ چیز او را غافلگیر نمی کند.

پ: روابط وکیل با موکلش نیز تحت نظم و ترتیب مشخصی خواهد بود به نحوی که وکیل می تواند در مورد قطع یا ادامه آن به فوریت تصمیم بگیرد.

  1. بالاخره در صورتی که دعوا به محکومیت منجر شود:

الف: چون وکیل همه آنچه را که باید انجام دهد در حد توان درست انجام داده  مشکل وجدانی و اخلاقی پیدا نخواهد کرد.

ب:تکلیف حرکت بعدی و ضد حمله و پاتک از آغاز روشن است . البته اگر موکل موافق باشد.

پ:  در عالم واقعیت ها هم شکست نتیجه کم کاری، بی اطلاعی و یا عدم جرات و جسارات وکیل نخواهد بود بلکه حاصل برتری حریف از جهات مختلف تلقی خواهد شد، همچنان که در هر جنگِ شرافتمندانه ای این گونه است.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید
این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.