سوال:
در دادگاه کیفري دو حکم بر محکومیت متهم صادر می شود. دادستان نسبت به راي صادره اعتراض نمی نماید و متهم نیز حق اعتراض خود را ساقط می نماید و تقاضاي تخفیف مجازات به استناد ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفري را مطرح می نماید. شاکی نسبت به آن دادنامه اعتراض تجدیدنظرخواهی مطرح می نماید. دادگاه کیفري دو در مقام اعمال ماده ۴۴۲ نسبت به تخفیف مجازات اقدام می نماید و راي قطعی صادر می نماید و از سویی بر اساس تجدیدنظرخواهی شاکی خصوصی نسبت به دادنامه اصلی پرونده جهت رسیدگی به اعتراض تجدیدنظرخواهی به دادگاه تجدید نظر ارسال می گردد. ارشاد فرمایید که اولا با توجه به مراتب فوق دادگاه تجدید نظر امکان رسیدگی به اعتراض تجدیدنظرخواهی شاکی خصوصی را دارد یا با توجه به اینکه در مقام اعمال ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفري راي صادره از دادگاه بدوي قطعی گردیده است، دادگاه تجدید نظر امکان رسیدگی به اعتراض تجدیدنظرخواهی را ندارد؟ ثانیا در صورتی که امکان رسیدگی دادگاه تجدید نظر به درخواست تجدیدنظرخواهی فراهم باشد و دادگاه تجدید نظر راي صادره را از حیث ارکان و شرایط جرم و میزان محکومیت عینا تایید نماید یا حکم بر برائت محکوم صادر نماید با توجه به تعارض آن دادنامه با دادنامه ثانویه (که در مقام تخفیف مجازات موضوع ماده ۴۴۲ صادر شده است) تکلیف اجراي احکام کیفري چیست؟ آیا دادستان مجري حکم به استناد بند ت ماده ۴۷۴ قانون آئین دادرسی کیفري باید تقاضاي اعاده دادرسی را به دیوان عالی کشور مطرح نماید؟
پاسخ:
در فرض سؤال که دادگاه نخستین با اعتقاد به عدم تأثیر تجدید نظرخواهی شاکی خصوصی، ماده ۴۴۲ قانون آیین دادرسی کیفري مصوب ۱۳۹۲ را اعمال کرده است، چنانچه تجدید نظرخواهی شاکی خصوصی رد شده و رأي صادره عیناً تأیید شود، اجراي رأي صادره مبنی بر تخفیف مجازات با اشکال قانونی مواجه نیست؛ همچنین در مواردي که اصل محکومیت، تأیید شده ولی نوع یا میزان مجازات تغییر می کند؛ براي رعایت حقوق مُکتَسبه متهم، میزان تخفیفی که در مقام اجراي ماده ۴۴۲ یادشده اعمال شده است لحاظ خواهد شد.