توضیحی کوتاه:
این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. تغییر قانون، صدور نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه و … می توانند در آینده مکمّل و متمّم این نوشته باشند.
در نظام وکالتی ما هر گونه تبلیغ برای وکلای دادگستری عضو کانون های وکلا ممنوع است. وکلا نمی توانند برای جذب موکل در جراید یا صدا و سیما آگهی بدهند یا آگهی و تراکت پخش کنند. بنابراین طُرق و روش های جذب موکل بسیار محدود است.
این منع تبلیغات به اعتباری به این علّت است که طبق ضوابط انتظامی، وکیل نباید برای پیداکردن موکل واسطه ایجاد کند و در عین حال نباید کارهایی بر خلاف شان وکالت انجام دهد.
باید پذیرفت تبلیعات وکلا در جراید و رسانه های جمعی بسیار زشت و غیر قابل قبول می تواند باشد. همان گونه که آوازه گری وکلا وپزشکان – مثلا در رسانه های ایالات متحده آمریکا- در نظر ما بسیار چندش آور و ناپسند جلوه می کند.
از طرفی با توجه به کثرت تعداد وکلا و دگرگونی روش های اطلاع رسانی به نظر می رسد باید در مصادیق تبلیغاتِ ممنوع، تجدید نظر شود.
به عنوان پیشنهاد می توان گفت آنچه وکیل در مورد سوابق تحصیلی،تخصّصی، تالیفات و تصنیفات و فعالیت های علمی و محاکمات عمده و موکلین پراهمیت خود بگوید و اعلام کند مصداق تبلیغات نیست و اطلاع رسانی مجاز محسوب می شود. اما اگر در خصوص آنچه می تواند برای موکلین احتمالی در آینده انجام دهد چیزی بگوید این تبلیغ غیر مجاز خواهد بود. اطلاعات مجاز ممکن است در اینترنت یا سایت اختصاصی وکیل یا هر جای دیگری درج و منتشر شود.
البته هم اکنون ناظر درج آگهی های تبلیغاتی کسانی که برای عرضه خدمات حقوقی تبلیغ می کنند در جراید هستیم. اصل بر این است که این آگهی ها به وکلای عضو کانون های وکلا مربوط نیست. اما اگر باشد بی گمان تخلّف انتظامی است. در عین حال اگر افرادی که دارای پروانه وکالت یا مشاوره حقوقی نیستند در امور وکالتی دخالت کنند عملشان به عنوان «تظاهر به وکالت » جرم و قابل تعقیب خواهد بود.
اگر وکیل دادگستری با چنین کسی همراهی و همکاری کند از یک سو متخلف انتظامی و از دیگر سو معاون در جرم تظاهر به وکالت محسوب می شود.
با این مقدمه به روش های مجاز جذب موکل می پردازیم.
در این جا منظور ما از «موکل» هم شخصی است که مشکلی دارد و می خواهد برای طرح یا پاسخ گویی دعوای مدنی یا کیفری به وکیل وکالت دهد و هم فردی است که فقط برای مشاوره به وکیل مراجعه می کند. به هر حال موکّلان وکیل از چند طریق معرفی می شوند:
۱.از جانب خویشان ، دوستان ، همکلاسی ها یا موکلین و طرف های قبلی مشاوره
پذیرش این گونه افراد با رعایت شرایط و احتیاط هایی که خواهیم گفت بلا مانع است.
- از جانب کارمندان دفتری دادگاه ها یا سایر واحد های قوه قضاییه یا نیروی انتظامی یا سایر ادارات و موسسات
پذیرش این گونه موکلین هم با رعایت شرایط و احتیاط های عمومی اشکالی ندارد. اما یک احتیاط اضافی را هم باید در نظر داشت و آن اینکه مطمین شویم مُعرف، خواسته یا ناخواسته در اوصاف و امکانات و ارتباطات وکیل غلو و اغراق نکرده باشد.
این که آیا چنین اتفاقی افتاده است یا نه را ضمن مصاحبه می توان فهمید و اگر متوجه شدیم شبهه ای ایجاد شده باید آنرا رفع کرد.
- از جانب مقامات قضایی مثل دادستان، دادیار، بازپرس، رییس یا مستشار دادگاه و یا مثلا روسای کل
در این مورد باید قایل به تفصیل شد:
الف: پذیرش این گونه موکلین احتمالا بلامانع است چون معرف، حقانیت یا مظلومیت آنها را فی الجمله احراز کرده است. اما بدیهی است رعایت شرایط و احتیاط های عمومی در مورد آنها نیز لازم است.
ب: معمولا مقامات قضایی به معنی اخصّ یعنی رییس یا مستشار دادگاه، باز پرس یا دادیار فردی را که نزد خودشان پرونده ای دارد به وکیل مورد اعتمادشان معرفی نمی کنند. اما اگر چنین اشتباهی حادث شد وکیل باید از پذیرش چنین موکلی اکیدا خودداری کند. زیرا این موضوع از مصادیق واقعی «مواضع التُّهمَه» بوده و اجتناب از آن واجب است.
- موکلین به اصطلاح «گذری » یعنی کسانی که با دیدن تابلو وکیل به او مراجعه می کنند:
در پذیرش این گونه موکلین باید احتیاط ها و شرایط به طور مضاعف رعایت و بررسی شود.
گاهی تجربه و غریزه چنین حکم خواهد کرد که در همان دقایق اولیه مصاحبه به بهانه ای از پذیرش موکل یا مشاوره دادن به او خودداری و مودبانه به اصطلاح «جوابش کنیم».
منبع :کتاب آداب و شگردهای وکالت، تالیف زنده یاد مرحوم بهمن کشاورز با اندکی تغییر و تصرف
خود نصب تابلو هم یک نوع تبلیغ است ، به علاوه وقتی وکالت کسب است قانونا چرا باید تبلیغات ممنوع باشد
سلام وقت بخیر
به نظر میاد که بعد از گذشت سالها و تغییرات به وجود آمده در فرهنگ کشور و جهان نیاز به تغییر و اصلاح این قوانین وجود داره