پیش نوشت یک:
نویسنده این مقاله قصد دارد آنچه را که بر اساس تجربیات شخصی و به واسطه تعامل مستقیم با مراجعین و موکلین خود به دست آورده و آن ها را مفید می داند، در طول زمان، اندک اندک و به تفاریق به متن زیر اضافه کند. پس این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. از آنجا که این نوشته بر اساس تجربه و دریافت شخصی استوار شده است، ممکن است پاره ای از توصیه ها و پیشنهاد های ارائه شده در آن، برای سایر همکاران و مراجعین آنها، کارایی لازم را نداشته باشد. جامعه هدف و مخاطبین اصلی این نوشته هم اصولا موکلین و مراجعین نویسنده هستند. با این حال به نظر می رسد، قسمت زیادی از توصیه ها و پیشنهادهای ارائه شده به دلیل این که از مقوله رعایت آداب اجتماعی (اتیکت) به حساب می آیند، به صورت کلی، برای همگان نیز مفید و قابل استفاده باشند
پیش نوشت دو:
برای سهولت دسترسی به دفتر وکیل می توانید از آدرس گوگل مپ در پایین صفحه استفاده نمایید.
همراه گرامی سلام!
از این که برای پیگیری موضوع خود مجموعه حقوقی ما را انتخاب کرده اید موجب افتخار و امتنان ما است و تلاش می کنیم در جهت قدردانی از این انتخاب و اعتماد، خدمات حقوقی خود را به نحوی ارائه نماییم که نهایتاً رضایت خاطر شما را فراهم آورد.
کسب رضایت شما در فرایند ارتباطی با وکیل یا موسسه حقوقی، مستلزم رعایت پاره ای نکاتِ نه چندان پیچیده است که به کارگیری آنها، می تواند تاثیر بسیار مثبت و سازنده ای بر روند کلی پرونده یا موضوع حقوقی شما داشته باشد. پیشنهاد می کنیم اگر وقت و حوصله دارید چند دقیقه ای پیش از حضور در دفتر وکالت یا تماس با وکیل جهت اخذ مشاوره، آنها را مطالعه نمایید.
- رابطه وکیل با موکل را بیش از هر چیز شاید بتوان به رابطه پزشک با بیمار تشبیه کرد. با این تفاوت که موکل بیمار نیست، بلکه درگیر یک مشکل یا معضل حقوقی است و برای حل آن، یا کاهش آسیب های احتمالی آن به وکیل مراجعه کرده است. به عبارتی موکل به دنبال «حل مسئله» است و وکیل در این مسیر تلاش می کند بهترین راه حل موجود را پیش پای او بگذارد. برای دستیابی به این هدف، لازم است که موکل اصل ماجرا یا مشکل را بی کم و کاست و بدون پرده پوشی و کتمان، برای وکیل بازگو کند. بنابراین تا آنجا که ممکن است موکل باید تلاش کند تا اصل موضوع را به نحو شفاف و واضح برای وکیل توضیح دهد و از بیان مطالب سربسته و کلی و مبهم خودداری کند. پاره ای از مراجعین به دلیل ترس از افشای اسرار خود در این خصوص (بیان کردن تمام مطالب) دغدغه جدی دارند. اما واقعیت این است که رسیدن به راه حل مطلوب حقوقی، تنها از این راه می گذرد و موکل به هر حال باید به وکیل خود اعتماد کند. ناگفته نماند که وکلا علاوه بر تعهد اخلاقی مبنی بر حفظ اسرار موکل از نظر حرفه ای و قانونی نیز مجاز به افشای اسرار موکل نیستند و اگر مسائل و موضوعاتی را که موکل به عنوان «راز» با او درمیان می نهد را افشاء کنند با مجازات قانونی مواجه خواهند شد. گذشته از این وکیل، قاضی نیست تا اقرار نزد او به روند پرونده آسیب بزند. بلکه وکیل با کشف حقیقت، تلاش می کند به همان میزان از حقوق قانونی موکل خود دفاع کند.
- بعد از انعقاد قراردادِ وکالت، تنها راه ارتباطی موکل با وکیل، از طریق شماره همراهی خواهد بود که در قرارداد وکالت درج شده است. اگر به هر دلیلی این شماره تغییر کند، موکل باید شماره جدید را در اسرع وقت به وکیل اعلام نماید. از طریق همین شماره و عمدتا با نرم افزار واتس اپ ابلاغیه ها و اخطارها و آرای دادگاه برای موکل ارسال می شود. به عنوان مثال وقت رسیدگی دادگاه، اخطار واریز هزینه دادرسی یا کارشناسی یا هر موضوع دیگری که مرتبط با پرونده وکالتی است به این شیوه به موکل ابلاغ می شود. موکل نیز باید در زمان لازم پاسخ خود را ارسال کند. مثلا این که قصد اعتراض به رای دارد یا نه! بهتر است موکل تا حد امکان مطالب خود را تایپ کند و از ارسال پیام صوتی «وُیس» یا حتی تماس تلفنی با وکیل خودداری نماید. وکلا عمدتاً در نیمه اول روز درگیر دفاع از حقوق موکلین خود در محاکم دادگستری هستند و همراه بردن تلفن در دادگاه نیز ممنوع است. سایر اوقات هم وکیل یا مشغول ارائه مشاوره به مراجعین یا مطالعه و بررسی پرونده ها و احیانا تنظیم لایحه است. بنابراین احتمال بی پاسخ ماندن تماس ها زیاد است که ممکن است تاثیر نامطلوبی بر روحیه موکل و حتی وکیل بگذارد.
- رابطه وکیل و موکل رابطه ای قانونی و رسمی و البته مبتنی بر احترام متقابل است. اما این رابطه نمی تواند و نباید دوستانه باشد. به این معنی که «رسمیّت» این رابطه همواره باید حفظ شود. حفظ حریم ارتباطی بین وکیل و موکل بدون تردید نتیجه بهتری برای موکل خواهد داشت. با این حال متاسفانه بسیاری از مراجعین با هدف ایجاد رابطه صمیمانه با وکیل به او پیشنهاد مهمانی یا برنامه های تفریحی و … می دهند و در پیشنهاد خود اصرار و پافشاری می کنند. به تجربه آموخته ام که صمیمیت این رابطه احتمال آسیب زدن به پرونده را افزایش می دهد. لذا موکدا توصیه می شود با هر وکیلی که وارد رابطه قراردادی شدید به این قاعده وفادار بمانید. شک نکنید که منافع آن برای شما بیشتر است.
- میزان حق الوکاله وکیل مطابق آیین نامه تعرفه حق‌الوکاله، حق‌المشاوره و هزینه سفر وکلای دادگستری، تابع توافق طرفین است. بنابراین این مبلغ بر اساس دشواری و پیچیدگی پرونده و تجربه و تخصص وکیل متغیّر است.
سلام عرض ادب
مطالب خوب و خردمندانه ای بود
و بهره بردم
سلام و ارادت جناب یساولی نازنین
ممنون از حسن توجه و التفات حضرتعالی.
سلام و ارادت
ممنون از لطف و محبت و توجه شما جناب یساولی عزیز
با سلام
مطلب بسیار مفید و کاربردی است
سلام و ارادت
ممنون از حسن توجه و التفات شما دوست عزیز!
بسیارعالی .نکته مهم دیگرپرهیزموکل ازقضاوت نابجا بامیزان علم واطلاعی که داردمی باشد.
سلام و ادب
من اواخر سال ٩۶ از همسرم بصورت توافقی جداشدم بعدا فیلمی را دیدم بنام داستان یک ازدواج که یک فیلم هالیوودی بود و برنده ی اسکار هم شد .
در آن فیلم نکته ی بسیاری جالبی نشان داده شده بود . اگر زن یا شوهر به دفتر یک وکیل مراجعه میکردند فقط جهت مشاوره و تفاوتی نمی‌کرد که وکیل وکالت ایشان را قبول میکرد یا نمی‌کرد اگر وکیل به یکی از زوجین مشاوره میداد حق دادن حتی مشاوره به زوج یا زوجه ی دیگر را نداشت و ممنوع بود که وکالت او را قبول کند و افرادی که مشاوره میکردند نامشان ثبت میشد و علت مشاوره هم ثبت میشد مثلا اینکه میخواهد از همسرش که آقای فلانی هستند جدا شود . این فیلم Happy End بود ولی دقت نظر سیستم قضایی آمریکا را نشان میدهد . در ایالات متحده قوه ی قضاییه به معنای واقعی مستقل است و گاهی یک قاضی و یک دادگاه در یک ایالت کوچک حکم ریاست جمهوری آن کشور باطل میکند . دیوان عالی آمریکا از نه قاضی تشکیل شده است که بالاترین مرجع قضایی این کشور می‌باشد که حکم آن همیشه نافذ است .
من سوالی داشتم آیا وکیل میتواند با طرف مقابل موکل خود رابطه ی مالی داشته باشد مثلا از او پولی بگیرد و یکی از کارمندان دفتری را وکیل او بکند ؟ وکیل من کاراموزش را بدون اطلاع من وکیل همسر من کرده بود و من بعد از دو سال بصورت تصادفی متوجه شدم .
سوال دیگر من اینست که آیا کانون های وکلای مراکز استان ها زیر نظر. کانون وکلای تهران هستند ؟ من تابحال نشنیده ام پرونده ای از کانون وکلا فلان مرکز استان به مرکز استان مجاور یا به تهران ارجاع داده شود درحالیکه در نظام پزشکی این اقدام روتین است .
در ایران در دادگاه تجدید نظر اصلا از کسی که خواهان تجدید نظر بوده است دعوت نمیشود . این خیلی مسخره است آن که به رای دادگاه شکایت دارد درخواست تجدید نظر میکند او زمانی که خودش حاضر بوده است نتوانسته است حق خود را بگیرد حالا اینبار که مهمتر است و باید حتما حاضر باشد اصلا فقط خودشان در قوه ی قضاییه تجدید نظر میکنند . این مسایل نیاز به داشتن علم خاصی ندارد و هر کسی میتواند متوجه شود
سلام دوست عزیز
ممنون از توجه شما به مقاله من و توضیحات خیلی خوبی که ارائه فرمودید
در مورد سوالاتی هم که مطرح فرمودید باید عرض کنم که:
۱٫ در قوانین ما هم اگر وکیل به شخصی مشاوره حقوقی بدهد نمی تواند به طرف مقابل او مشاوره بدهد و یا وکالت او را قبول کند. من از رویه سایر وکلا خبر ندارم. اما خودم تمام مشاوره ها را در کلندر گوگل با نام و مشخصات مُراجع ثبت می کنم و مختصر از توصیه ها و مشاوره ها را هم در همون جا یادداشت می کنم. به همین دلیل اگر اون شخص مجددا مراجعه کنه یا طرف مقابلش بیاد من یه سرچ کوچولو می زنم و متوجه می شم.
۲٫ در مورد این که وکیل آیا می تونه با طرف مقابل موکل رابطه مالی داشته باشه من در قوانین ممنوعیتی در این خصوص ندیدم. هر چند اخلاق حرفه ای حکم می کنه از این امر پرهیز بشه.
۳٫ کانون های وکلا در مراکز استان به صورت مستقل اداره می شوند و تحت امر کانون مرکز نیستند. اگر شکاتی علیه وکیلی لازم باشد در همین کانونها رسیدگی می شود و دادگاه انتظامی هم در همین کانون ها وجود دارد.
۴٫ در دادگاه تجدید نظر اگر نیاز به دعوت از طرفین باشد حتما تعیین جلسه می شود. اما در موارد بسیاری اعتراض تجدید نظر خواه صرفا تکرار ادعاهای مرحله قبلی است. اما اگر واقعا برای دادگاه تجدیدنظر محرز شود که در دادگاه بدوی رسیدگی بدون توجه به مقررات آئین دادرسی یا … انجام شده امکان برگزاری جلسه وجود دارد. ضمن اینکه اصولا در دادگاه لوایح وکلا برای دفاع اگر درست و منطقی تنظیم شده باشد از هر جلسه شفاهی بهتر و دقیق تر می تواند موضوع را برای قضات تبیین نماید. به نظرم در اگثر سیستم های حقوقی همین شیوه جاری است.
سلام، سوال من این هست که : آیا قانونا رابطه احساسی و عاشقانه موکل و وکیل منع قانونی نداره و جرم محسوب نمیشه؟
سلام
ممنون از توجه شما به این مقاله
پاسخ به این سوال از جهاتی دشواره. قسمتی از دشواری هم به سوال شما بر می گرده که خیلی کلی پرسیده شده. اما به هر حال در کشور ما رابطه با شخص نامحرم به صورت رد و بدل کردن پیام های عاشقانه در موارد زیادی مصداق رابطه منافی عفت (مادون زنا) تلقی میشه و جرمه.