توضیحی کوتاه:
این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. تغییر قانون، صدور نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه و … می توانند در آینده مکمّل و متمّم این نوشته باشند.
مرگ شخصی که به نفع او وصیت شده (موصی له) پیش از قبول وصیت
برای فرضی که موصی له پیش از قبول وصیت بمیرد قانون مدنی حکمی ندارد و اندیشمندان اختلاف نظر دارند که آیا وارثان او می توانند به قائم مقامی مورّث خود وصیت را قبول کنند یا باید آن وصیت را با توجه به قواعد عمومی قراردادها باطل به حساب آورد؟
- در فقه، نظرِ مشهور، قائم مقامی وارثان را پذیرفته است.
- بعضی نیز فوت موصی له در زمان حیات موصی را موجب بطلان وصیت می دانند و امکان قایم مقامی را به موردی اختصاص می دهند که مرگ موصی له پس از فوت موصی اتفاق افتد.
- جمعی هم گفته اند که در عقود اختیار قبول به میراث نمی رسد.
سکوت قانونگذار نشانه این است که وصیت را تابع قواعد عمومی می داند مگر این که وصیت ایقاع تلقی شود و به مقتضای آن که تملیک با اراده موصی، تحقق می یابد وارثان را قائم مقام حق موصی له در تملک موصی به، شمرد. در هر حال اگر از قرائن چنین برآید که موصی مایل بوده است مفاد ایجاب برای وارثان موصی له باشد یا احراز شود که موصی له، پیش از مرگ به طور ضمنی وصیت را پذیرفته است، صلاحیت وارثان در فرض نخست و تملّک موصی به، در فرض دوم ترجیح دارد به وِیژه که شهرت طرفداران قائم مقامی وارثان نیز در فقه این تفسیر را تایید می کند. دکتر کاتوزیان/ درس هایی از شفعه، وصیت و ارث/ شماره ۵۵