توضیحی کوتاه:

این نوشته به مرور زمان کامل تر خواهد شد. تغییر قانون، صدور نظریات مشورتی و آرای وحدت رویه و … می توانند در آینده مکمّل و متمّم این نوشته باشند.

ماده ۲۱۷

 به ‌منظور دسترسی به متهم و حضور به موقع وی، جلوگیری از فرار یا مخفی شدن او و تضمین حقوق بزه‌ دیده برای جبران ضرر و زیان وی، باز‌پرس پس از تفهیم اتهام و تحقیق لازم، در ‌صورت وجود دلایل کافی، یکی از قرارهای تأمین زیر را صادر می‌کند:

الف – التزام به حضور با قول شرف.

ب – التزام به حضور با تعیین وجه التزام.

پ – التزام به عدم خروج از حوزه قضایی با قول شرف.

ت – التزام به عدم خروج از حوزه قضایی با تعیین وجه التزام.

ث- التزام به معرفی نوبه‏ ای خود به‌ صورت هفتگی یا ماهانه به مرجع قضایی یا انتظامی با تعیین وجه التزام.

ج – التزام مستخدمان رسمی کشوری یا نیروهای مسلح به حضور با تعیین وجه‌التزام، با موافقت متهم و پس از أخذ تعهد پرداخت از محل حقوق آنان از سوی سازمان مربوط.

چ- التزام به عدم خروج از منزل یا محل اقامت تعیین شده با موافقت متهم با تعیین وجه‌ التزام از طریق نظارت با تجهیزات الکترونیکی یا بدون نظارت با این تجهیزات.

ح – أخذ کفیل با تعیین وجه‌الکفاله.

خ – اخذ وثیقه اعم از وجه نقد، ضمانت ‏نامه بانکی، مال منقول یا غیرمنقول

د – بازداشت موقت با رعایت شرایط مقرر قانونی.

تبصره ۱- در صورت امتناع متهم از پذیرش قرار تأمین مندرج در بند (الف)، قرار التزام به حضور با تعیین وجه التزام صادر و در صورت امتناع از پذیرش قرارهای مندرج در بندهای (ب)، (پ)، (ت) و (ث) قرار کفالت صادر می‌شود.

تبصره ۲- در مورد بندهای (پ) و (ت)، خروج از حوزه قضایی با اجازه قاضی ممکن است.

تبصره ۳- در جرایم غیرعمدی در صورتی که به تشخیص مقام قضایی تضمین حقوق بزه ‏دیده به طریق دیگر امکان‏پذیر باشد، صدور قرار کفالت و وثیقه جایز نیست.

آرای وحدت رویه آیین نامه ها نظرات مشورتی

توضیحات ماده ۲۱۷  قانون آیین دادرسی کیفری

۱- در خصوص تامین قضایی مندرج در بند «پ» و «ت» این ماده که  التزام به عدم خروج از حوزه قضایی را مقرر نموده است باید توجه داشت  که ضمانت اجرای تامین های فوق در حال حاضر بی فایده و زائد به نظر می رسند. اگر به سابقه تقنینی این تامین  توجه شود که برای اولین بار در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۲۹۱ درمی یابیم که مقنن در آن زمان به دلایلی از جمله نبود شبکه حمل و نقل سراسری و به طور کلی محدودیت های فراوان به این نتیجه رسیده است که اگر متهم از حوزه قضایی خارج شود، حضور مجدد او در وقت تعیین شده غیر ممکن یا دشوار است و بنابراین مقرر نموده است که متهم از حوزه قضایی خارج نشود. در حال حاضر که حداکثر ظرف بیست و چهار ساعت می توان به سراسر کشور سفر نمود این مقرره قانونی خالی از اشکال منطقی نیست.  

۲- التزام به معرفی نوبه ای خود به مرجع قضایی یا انتظامی، به صورت هفتگی یا ماهانه، که در بند «ث» ماده فوق درج شده است را نمی توان تفسیر موسع نمود و این معرفی را به زمانی کمتر از یک هفته تقلیل داد. معرفی نوبه ای به صورت روزانه مخالف اصل آزادی اشخاص و بر خلاف نص ماده فوق است.

۳- اخد تامین از متهم در هر صورت باید موخر بر تفهیم اتهام به او باشد. بنابراین اگر شخصی به عنوان شاهد احضار شود و مشخص شود که اتهام متوجه اوست باید مجددا او را به عنوان متهم احضار نمود و پس از تفهیم اتهام مبادرت به صدور قرار اخذ تامین نمود. همچنین برای صدور قرار تامین باید دلایل کافی وجود داشته باشد.

۴- در صورتی که اتهام متوجه شخص متهم باشد مقام قضایی مکلف به صدور قرار تامین است و کوتاهی در این مورد موجب محکومیت انتظامی است.

۵- اگر پس از احضار متهم مقام قضایی متوجه شود که اصولا جرمی واقع نشده و یا اگر واقع شده است متهم انجام نداده یا بنا به دلایل قانونی دیگر متهم قابل تعقیب نیست نمی تواند قرار اخذ تامین صادر نماید و شخص اخیر بلاقید آزاد خواهد شد.

۶- قرار مندرج در بند «ج» این ماده قرار التزام به حضور (مستخدمان رسمی کشوری یا نیروهای مسلح) با تعیین وجه التزام است. در این قرار بر خلاف التزام به حضورِ معمولی و عادی، باید امکان پرداخت وجه التزام توسط سازمانی که مستخدم در آن خدمت می کند احراز شود. نحوه احراز هم به این صورت است که سازمان مربوطه این امر را به مقام قضایی اطلاع می دهد. اما باید توجه داشت که این احراز و اعلام موجب تبدیل سازمان به کفیل نخواهد شد و هیچ تکلیفی را متوجه او نمی کند.

۷- مطابق ماده ۲۵۲ همین قانون شیوه اجرای قرارهای نظارت و بندهای (ج) و (چ) ماده (۲۱۷) این قانون، به موجب آیین‏ نامه‏ ای است که ظرف شش ماه از تاریخ لازم‌الاجراء شدن این قانون توسط وزرای دادگستری و کشور تهیه می‌شود و به تصویب رییس قوه‌ قضاییه می‌رسد. این آیین نامه نهایتا تحت عنوان «آیین نامه شیوه اجراي قرارهاي نظارت و تأمین قضایی» در ۳۱ ماده و ۴ تبصره در تاریخ ۱۳۹۵/۱/۲۲ به تصویب رییس قوه قضاییه وقت (شیخ صادق لاریجانی) رسید. 

۸- در جرائمی که مجازات آن (یا یکی از مجازات های آن) «انفصال از خدمات دولتی» است صدور قرار تامین موضوع بند «ج» این ماده قابل توصیه نیست و در صورت صدور مشکلاتی را به وجود خواهد آورد.

 ۹- در خصوص قرار تامین موضوع بند «ج» این ماده باید توجه داشت که پرداخت وجه التزام هم تکلیف متهم و هم تکلیف و تعهد سازمان محل اشتغال اوست. هدف اصلی از این مقرره قانونی افزایش امکان وجه التزام در صورت عدم پرداخت بوده است. بنابراین چنانچه متهم در وقت مقرر حضور نیابد مقام قضایی ابتدائا وجه  التزام مزبور را از شخص متهم مطالبه می کند و در صورتی که او(کل وجه التزام) را پرداخت نکرد این مبلغ از سازمان  او مطالبه می شود. تعهد سازمان متهم نیز به میزان حقوق متهم است نه بیشتر. لذا اگر حقوق متهم برای پرداخت وجه التزام کافی نباشد، سازمان مربوطه آن را تقسیط می کند.

۱۰- ماده ۲۸۷ این قانون مربوط به نحوه اخذ تامین از متهمان کودک و نوجوان زیر هیجده سال تمام است. در  این ماده مقرر شده است که: «در صورت ضرورت، أخذ کفیل یا وثیقه تنها از متهمان بالای پانزده سال امکان‌پذیر است. در صورت عجز از معرفی کفیل یا ایداع وثیقه و یا در مورد جرایم پیش‌بینی شده در ماده (۲۳۷) این قانون، دادسرا یا دادگاه می‌تواند با رعایت ماده (۲۳۸) این قانون، قرار نگهداری موقت آنان را در کانون اصلاح و تربیت صادر کند. 

تبصره – قرار نگهداری موقت، تابع کلیه آثار و احکام قرار بازداشت موقت است.

۱۱- اگر متهم شخص حقوقی باشد نمی توان قرارهای تامین مندرج در این ماده را درخصوص او اعمال نمود. در این رابطه باید به ماده ۶۹۰ همین قانون مراجعه نمود که منحصرا دو نوع قرار را مشخص نموده است: 

الف ـ قرار ممنوعیت انجام بعضی از فعالیت ‌ های شغلی که زمینه ارتکاب مجدد جرم را فراهم می ‌ کند.

ب ـ قرار منع تغییر ارادی در وضعیت شخص حقوقی از قبیل انحلال، ادغام و تبدیل که باعث دگرگونی یا از دست دادن شخصیت حقوقی آن شود. تخلف از این ممنوعیت موجب یک یا دو نوع از مجازات‌های تعزیری درجه هفت یا هشت برای مرتکب است.

۱۲- مطابق تبصره ۳ ماده ۲۱۷ در جرایم غیرعمدی در صورتی که به تشخیص مقام قضایی تضمین حقوق بزه ‏دیده به طریق دیگر امکان‏پذیر باشد، صدور قرار کفالت و وثیقه جایز نیست. بنابراین با توجه به این مقرره قانونی، ماده ۲۱ قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث مصوب ۸۷/۴/۱۶ که مبتنی بر پذیرش بیمه نامه به عنوان وثیقه در برخی جرایم غیرعمدی است، عملا و قانونا قابل اجرا نیست. علاوه بر این نسخ ضمنی مطابق ماده ۵۷۰ همین قانون نیز ماده ۲۱ مزبور صریحا نسخ شده است.

۱۳- بر اساس تبصره ۳ این ماده در جرائم غیرعمدی با توجه به شرایطی بازپرس مجاز به صدور قرار کفالت و وثیقه نیست. در این حالت بازپرس باید اقدام به صدور یکی از قرارهای مندرج در بندهای «الف» تا «چ» نماید. با این حال اگر متهم از پذیرش این قرارها امتناع نماید، بازپرس می تواند در اجرای تبصره یک این ماده قرار تامین صادره را تشدید نموده و آن را به قرار کفالت تبدیل نماید. در چنین وضعیتی صدور قرار کفالت فاقد ایراد و اشکال قانونی است.

۱۴- در رابطه با ممنوعیت مندرج در تبصره ۳ این ماده در جرائمی مانند تصادفات رانندگی که منجر به قتل غیر عمد شده است، پاره ای از حقوقدان ها معتقدند که می توان در مورد جنبه خصوصی جرم بیمه نامه متهم را اخذ نمود و در رابطه با جنبه عمومی جرم مبادرت به صدور قرار کفالت یا وثیقه نمود. این استدلال قابل قبول نیست. چرا که اگر جرم دارای دو جنبه عمومی و خصوصی باشد و حتی موجب دو مجازات باشد اما نهایتا یک اتهام متوجه اوست و لذا برای اتهام واحد نمی توان قرارهای تامین متعدد صادر نمود. 

۱۵- ممنوعیت مندرج در تبصره ۳ این ماده مشروط به شرطی است و آن شرط هم این است که «تضمین حقوق بزه دیده به طریق دیگر امکان پذیر باشد». بنابراین اگر به عنوان مثال متهم دارای بیمه نامه با مبلغ کافی و مناسب باشد یا سابقا اموال او مطابق قرار تامین خواسته توقیف شده باشد شرایط مزبور محقق شده است. هر چند صدور قرار های خفیف در خصوص جرائم غیر عمدی در مواردی مانند جرم قتل غیر عمدی ناشی از بی احتیاطی (موضوع مواد ۶۱۶ و ۷۱۴ قانون مجازات اسلامی تعزیرات و مجازات های بازدارنده مصوب ۱۳۷۵) می تواند دسترسی به متهم را دشوار سازد و مشکلاتی را در جریان دادرسی به وجود آورد.

۱۶- در تبصره ۱ ماده ۲۱۷ ضمانت اجرای امتناع متهم از پذیرش قرارهای مذکور در بندهای «الف» تا «ث» تعیین شده، ولی در مورد ضمانت اجرای عدم پذیرش قرارهای مندرج در بندهای «ج» و «چ» حکمی وجود ندارد.به نظر می رسد که چون «التزام»، عملی حقوقی و نیازمند اراده آزاد و به دور از اجبار و اکراه است، در مورد قرارهای مندرج در بندهای «ج» و «چ» نیز باید قائل به صدور قرار کفالت به جای آن ها شد. در همه موارد تبدیل قرار التزام به کفالت در اجرای تبصره ۱، اقدام بازپرس تشدید تامین محسوب شده و تشدید تامین نیز بر طبق بند «ب» ماده ۲۷۰ توسط متهم قابل اعتراض است. در این موارد، الزامی بودن تشدید تامین بر طبق تبصره مورد بحث، مانع قابل اعتراض بودن آن بر اساس ماده ۲۷۰ نیست.

۱۷- بند «چ» این ماده متضمن نوعی محدودیت در آزادی متهم به حساب می آید. به نحوی که تعهد متهم مبنی بر عدم خروج از خانه یا محل اقامت تعیین شده جایگزین بازداشت موقت شده است.

۱۸- در بند«چ» منظور از عبارت «بدون نظارت با این تجهیزات» روش های دیگری به جز وسایل الکترونیکی است تا از طریق آن ها به عدم خروج متهم از محل اقامت نظارت شود. لذا باید توجه داشت که چنین عبارتی را نباید به معنای عدم نظارت تلقی نمود. در هر صورت در آیین نامه موضوع ماده ٢۵٢ این قانون موسوم به«آیین نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تامین فضایی» مصوب ١٣٩۵/٠٢/٢٢ جزییات آن مشخص شده است.

۱۹- بازپرس در رابطه با قرار وثیقه صرفا مبادرت به تعیین مبلغ قرار می کند و نوع وثیقه را مشخص نمیکند. بنابراین تعیین نوع وثیقه بر اساس بند«خ» همین ماده از اختیارات وثیقه گذار است که می تواند یکی از موارد چهارگانه در آن بند باشد. همچنین وثیقه گذار می تواند در صورت نیاز به مالی که توثیق نموده از مقام قضایی درخواست نماید وثیقه او را تعویض نماید مشروط به اینکه مال اخیر از جهت ارزش کمتر از میزانی که در قرار تعیین شده نباشد.

۲۰- با وجودی که مطابق بند خ این ماده تعیین نوع وثیقه از اختیارات وثیقه گذار است اما عملاً امکانات و شرایط دادسرا نیز باید برای پذیرش مال معرفی شده در نظر گرفته شود. لذا چنانچه امکان نگهداری اموال منقول در دادسرا وجود نداشته باشد که غالباً نیز چنین است بازپرس می تواند با استناد به ماده ٢٢٢ همین قانون وثیقه دیگری مطالبه نماید.

آرای وحدت دیوان عالی کشور

رای وحدت رویه

 

آیین نامه 

آیین نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تأمین قضایی

آیین نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تأمین قضایی

 در اجـرای ماده ۲۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری،  مصوب ۱۳۹۲ و اصلاحـیه آن و بنا به پیشنهاد وزیر دادگستری، «آیین نامه شیوه اجرای قرارهای نظارت و تأمین قضایی» به شرح مواد آتی است.

فصل اول:  شیوه اجرای قرارهای نظارت قضایی

الف ـ کلیات

 ماده۱

اصطلاحات به کار رفته در این آیین نامه در معانی مشروح زیر می­باشد:

 الف ـ قرار نظارت: قرار نظارت قضایی مذکور در ماده ۲۴۷ قانون.

ب ـ قانون: قانون آیین دادرسی کیفری مصوب۴/۱۲/۱۳۹۲ با اصلاحات و الحاقات بعدی

پ ـ مرکز یا نهاد: مرکز یا نهاد تعیین شده توسط بازپرس یا سایر مقامات قضایی، موضوع ماده ۵ این آیین نامه

 ماده۲

قاضی صادر کننده قرار نظارت، مکلف است با تنظیم صورت­مجلس، دستور مندرج در قرار و تبعات و آثار تخلف از آن به ویژه مفاد ماده ۲۵۴ قانون را به متهم تفهیم نماید.

 ماده۳

در صورت الغاء قرار نظارت، مقام قضایی صادر کننده قرار باید بلافاصله مراتب را به مرکز یا نهاد و متهم ابلاغ نماید. مرکز یا نهاد مذکور موظف است به محض اطلاع از ادامه اجرای آن خودداری و نتیجه را به مرجع قضایی صادرکننده قرار اعلام نماید.

ماده۴

در صورتی که قرار نظارت مبنی بر معرفی متهم به مرکز یا نهاد معینی باشد، قاضی صادرکننده قرار باید زمان و محلی که متهم موظف است خود را معرفی کند، همچنین زمان شروع اجرای قرار و خاتمه آن را صریحاً قید نماید.

ب ـ معرفی متهم به مرکز یا نهاد

ماده۵

مرکز یا نهاد، موضوع بند الف ماده ۲۴۷ قانون عبارت است از:

الف ـ واحد اجرای احکام کیفری یا مددکاری اجتماعی حوزه قضایی

ب ـ ضابطان دادگستری اعم از عام و خاص حسب مورد

ماده۶

در صورتی که مرکز یا نهاد خارج از حوزه قضایی مرجع صادرکننده قرار نظارت باشد، مراتب باید از طریق اعطای نیابت قضایی به مرجع قضایی مربوط صورت گیرد. نظارت بر اجرای صحیح قرار مذکور بر عهده مرجع مجری نیابت است.

ماده۷

مرکز یا نهاد، باید مراتب معرفی متهم را اعم از روز و ساعت مراجعه وی در دفتر مخصوص درج و به امضاء متهم برساند و در صورت عدم مراجعه وی مراتب را به مرجع قضایی مربوط اعلام نماید.

ماده۸

در صورتی که متهم به علت عذر موجه خود را معرفی نکند، باید بلافاصله معذوریت از حضور و علت موجه آن را به نهاد یا مرکز مربوط و همچنین به مرجع صادرکننده یا مجری قرار اعلام و به محض رفع عذر، اقدام به معرفی خود نماید.

ج ـ منع رانندگی با وسایل نقلیه موتوری

ماده۹

در مورد قرار نظارت مبنی بر منع رانندگی با وسایل نقلیه موتوری، مراتب باید به پیوست تصویر قرار به راهنمایی و رانندگی نیروی انتظامی حوزه قضایی صادر کننده قرار برای اخذ گواهینامه رانندگی از متهم و ضبط موقت آن، ابلاغ شود. مرجع مذکور موظف است مراتب ضبط گواهینامه را به معاونت نیروی انتظامی مرکز اعلام و نتیجه نظارت بر اجرای دستور را حسب مورد به مرجع صدور یا اجراکننده قرار گزارش کند. تحویل مجدد گواهینامه به متهم مستلزم اعلام مرجع قضایی خواهد بود.

ماده۱۰

در صورتی که متهم ظرف مهلت تعیین شده توسط مقام قضایی، از تحویل گواهینامه رانندگی خود به راهنمایی و رانندگی خودداری کند و یا پس از تحویل گواهینامه در مدت ممنوعیت مبادرت به رانندگی نماید، مراتب باید بلافاصله توسط راهنمایی و رانندگی به مرجع صدور قرار اعلام شود.

ماده ۱۱

با توجه به مفاد ماده ۳۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، منظور از فعالیت مرتبط با جرم ارتکابی ، کاری است که جرم به سبب اشتغال به آن شغل، کسب، حرفه یا غیر آن ارتکاب یابد یا اشتغال به آن، وقوع جرم را تسهیل نماید.

د ـ منع اشتغال به فعالیتهای مرتبط با جرم ارتکابی

ماده ۱۲

چنانچه قرار نظارت مبنی بر منع اشتغال به حرفه، شغل یا کار معین بوده و متهم به آن اشتغال داشته باشد، قاضی صادرکننده قرار مراتب را حسب مورد باید به کارفرما و یا بالاترین مدیر یا مسؤول محل اشتغال متهم و یا نهاد و سازمان مربوط ابلاغ نماید. مرجـع یادشده موظـف است ضمن رعایت دستور قضایی مراتب اقدام خود را به مرجع صادر کننده قرار نظارت اعلام کند. چنانچه متهم دارای جواز کار یا پروانه اشتغال باشد، جواز کار یا پروانه اشتغال وی باید از طریق مرجع مربوط و با اعلام قاضی موقتاً اخذ  و مراتب به مرجع صادرکننده یا اجراکننده قرار گزارش گردد.

ماده۱۳

در صورتی که متهم در زمان صدور قرار یا اجرای آن اشتغال به شغل ممنوع شده نداشته باشد مراتب قرار خودداری از شغل یا حرفه یا کاری که منع گردیده به متهم ابلاغ می­شود تا از اشتغال به آن در مدت مقرر خودداری نماید.

ماده ۱۴

مرجع صادر کننده قرار نظارت باید تدابیر لازم را برای نظارت بر اجرای قرار مذکور اتخاذ و در صورت نیاز به مراجع ذی­ربط اعلام نماید.

ماده ۱۵

رفع ممنوعیت از اشتغال مستلزم اعلام مرجع قضایی می­باشد.

ه ـ  ممنوعیت نگهداری سلاح دارای مجوز

ماده۱۶

در مورد قرار ممنوعیت از نگهداری سلاح دارای مجوز، قاضی صادرکننده قرار موظف است مفاد قرار را به مرجع صادرکننده پروانه حمل اعلام و همچنین به متهم اخطار نمـاید، سلاح خود را ظرف مهلت تعیین شده توسط مقام قضایی برای توقیف به مرجع قضایی تحویل دهد. پس از تحویل سلاح، قاضی مربوط با تنظیم صورت­مجلسی که به امضای وی و متهم می رسد، دستور تحویل سلاح را مطابق ماده۲۴۹ قانون صادر می­کند.

و ـ ممنوعیت خروج از کشور

ماده۱۷

در صورت صدور قرار ممنوع الخروجی متهم، قاضی صادرکننده قرار مراتب را با قید مشخصات کامل متهم و شماره ملی و مدت زمان منع خروج، در صورت فوریت از طریق وسایل مخابراتی و الکترونیکی و در غیر این صورت به طور مکتوب، به دادستانی کل کشور اعلام تا به مراجع ذی­ربط اعلام گردد. در صورت انقضاء مدت قانونی ممنوعیت خروج از کشور و عدم تمدید آن، دادستانی کل کشور باید مراتب رفع ممنوعیت خروج از کشور را بلافاصله به مراجع ذی­ربط اعلام نماید.

تبصره ـ در خارج از اوقات اداری و یا ایام تعطیل امور فوق توسط دادستانی کل کشور  از طریق تعیین قاضی کشیک به عمل می­آید.

ماده۱۸

مدت اعتبار قرار منع خروج از کشور شش ماه می باشد و قابل تمدید است. در صورتی که مدت مندرج در دستور منع خروج منقضی شود، این دستور در صورت عدم تمدید خودبخود منتفی خواهد بود و مراجع مربوط نمی توانند مانع از خروج فرد شوند.

فصل دوم: قرارهای تأمین، موضوع بندهای ج و چ ماده ۲۱۷ قانون الف ـ قرار التزام مستخدمان رسمی کشوری یا نیروهای مسلح

ماده۱۹

مقام قضایی می­تواند در مورد مستخدمان رسمی کشوری یا نیروهای مسلح اعم از شاغل یا بازنشسته و حالت اشتغال که به عنوان متهم تحت تعقیب قرار می­گیرند با توجه به نوع جرم و میزان مجازات و تأمین حقوق بزه دیده، قرار التزام به حضور با تعیین وجه التزام، با قید تعهد پرداخت از محل حقوق وی، از طرف سازمان مربوط صادر نماید. تبصره ـ موافقت متهم با صدور این نوع قرار به صورت مکتوب ضروری است.

ماده۲۰

سازمان متبوع مستخدم رسمی کشوری یا نیروهای مسلح باید در صورت ایجاد هرگونه مانع قانونی در مورد پرداخت وجه التزام از محل حقوق متهم، مراتب را به مرجع قضایی صادرکننده قرار جهت اقدام مقتضی اعلام نماید.

ماده ۲۱

در صورت عدم حضور متهم بدون عذر موجه، وجه موضوع قرار با تقاضای بازپرس و دستور دادستان با رعایت مقررات قانونی از محل حقوق مستخدم کسر و به حساب دادگستری واریز خواهد  شد.

ماده۲۲

قاضی صادرکننده قرار باید رابطه استخدامی متهم  را در موقع صدور قرار به صورت مستند احراز نماید. ب) قرار التزام به عدم خروج از منزل یا محل اقامت

ماده۲۳

مرجع صادر کننده قرار التزام، باید منزل یا محل اقامت تعیین شده با موافقت متهم و محدوده­ای که وی حق تردد در آن را دارد به صورت دقیق مشخص و به متهم تفهیم نماید.

ماده۲۴

در صورتی که منزل یا محل اقامت تعیین شده خارج از حوزه قضایی مرجع صادر کننده قرار باشد، از طریق نیابت قضایی اقدام خواهد شد.

ماده۲۵

قرار التزام به عدم خروج از منزل یا محل اقامت با تعیین وجه التزام در صورتی که متهم موافق باشد صادر خواهد شد.

ماده۲۶

مرجع قضایی می تواند حضور و غیاب متهم را از طریق نظارت الکترونیکی انجام دهد. تبصره۱ـ نظارت و کنترل الکترونیکی شیوه ای است که اجازه می دهد حضور و غیاب متهم از راه دور فقط در محدوده مکانی که توسط مرجع صادرکننده قرار تعیین می شود، در مدت معین توسط ابزار الکترونیکی که به این منظور ایجاد شده مورد کنترل قرار گیرد. تبصره۲ـ متهم نباید در مدت اجرای نظارت الکترونیکی دستگاه فرستنده را از خود جدا کند.

ماده۲۷

در صورت ورود هرگونه خسارت ناشی از تعدی یا تفریط متهم به تجهیزات الکترونیکی در اختیار وی، نامبرده مکلف به جبران خسارت می­باشد.

ماده۲۸

هرگونه تخریب یا صدمه به تجهیزات الکترونیکی در طول مدت نظارت باید به مرجع قضایی صادرکننده قرار اعلام  شود.

ماده۲۹

کیفیت و نحوه نظارت بر متهمانی که از تجهیزات الکترونیکی موضوع این آیین نامه استفاده می­کنند مطابق آیین نامه موضوع ماده ۵۵۷ قانون در خصوص آزادی تحت نظارت سامانه­ های الکترونیکی خواهد بود.

ماده۳۰

اعتبارات لازم برای اجرای این آیین نامه در اجرای ماده ۵۶۷ قانون همه ساله جهت درج در بودجه کل کشور ازطریق معاونت راهبردی قوه قضاییه اقدام می شود.

ماده۳۱

به منظور یکسان سازی نحوه اجرای این آیین نامه فرم های متحدالشکلی توسط معاونت راهبردی قوه قضاییه تهیه و در اختیار کلیه مراجع قضایی کشور قرار می گیرد. این آیین نامه در ۳۱ ماده و ۴ تبصره در تاریخ ۲۲/۱/۱۳۹۵ به تصویب رییس قوه قضاییه رسید.

رئیس قوه قضائیه ـ صادق آملی لاریجانی

 

 

نظرات مشورتی

نطرات مشوتی

 

 

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید
این سایت توسط reCAPTCHA و گوگل محافظت می‌شود حریم خصوصی و شرایط استفاده از خدمات اعمال.

The reCAPTCHA verification period has expired. Please reload the page.